تبادل
لینک هوشمند
پیله بستن اثر Otto Geberzahn
در تعطیلات با یکی از اقوام در مورد شرایط کاری‌اش گپ می‌زدیم و داشت به من می‌گفت که مدتی است از نظر خودش کار خاصی نکرده.یک دفتر پر از طرح و ایده‌دارد و کلی ترس. می‌داند آینده مطلوبش به چه‌شکل است اما مدتی است که دچار سکون شده.در کلاس‌ها و در مشاوره‌ها با این موضوع زیاد برخورد می‌کنم و افراد مشابه را زیاد می‌بینم. دلایل این‌که چرا چنین موقعیتی شکل میگیرد و چطور می‌توان از این موقعیت خارج شد برای هر شخص متفاوت است.
همه ما در زندگی یک دوره پیله بستن داریم. دوره‌ای که کار خاصی انجام نمی‌دهیم، حرکت رو به‌جلویی نداریم، چیزی خلق نمی‌کنیم و شاهد پیشرفتی نیستیم. دوره پیله بستن ممکن است برای عده‌ای حتی چند‌سالی طول بکشد. اگر همین حالا احساس می‌کنید که در پیله هستید می‌توانید خود را سرزنش نکنید. پیله بستن و دچار سکون شدن در یک مقطع زمانی اتفاقی طبیعی استاما ماندن در پیله خودکشی خواهد بود.
زمانی که ما دور خود را پیله می‌بندیم معمولا با این سوال روبرو می‌شویم که در زندگی درست‌ترین نقطه برایمان کجاست؟ چه کاری باید انجام بدهیم یا چه سبکی باید زندگی کنیم که بیشترین میزان رضایت را برایمان داشته باشد؟
کسانی که در دوره پیله بستن با این سوال‌ها روبرو می‌شوند و به‌دنبال جواب می‌گردند، روزی سرپیله را می‌شکافند و پر می‌کشند.گروهی هم از حرکت کردن و پاسخ‌دادن به این سوال دچار واهمه می‌شوند و در پیله می‌مانند.در زمان پیله بستن، شما کمتر ارتباط برقرار می‌کنید، بیشتر در خودتان هستید و در افکار خود سیر می‌کنید. پیله بستن، زمان تفکر درباره این‌که کجای زندگی می‌خواهید بایستید، است.
در طول تاریخ و حتی در تاریخ ادیان هم این دوره پیله بستن را می‌بینیم. پیامبران و پیشوایان دینی و بسیاری از آدم‌های بزرگ در دنیا بعد از دوره پیله بستن به اوج رسیده‌اند. بعد از دوره‌ای عزلت‌نشینی زمان پرواز و اوج گرفتن فرارسیده است و به اصطلاح غار تنهایی داشته‌اند که بعد از خروج از آن (بهتر است نگویم آدم جدیدی شده‌اند) بلکه خود واقعی‌شان شده‌اند
